بدترین خصلت من سرزنش کردن خودم است سالهاست که بابت خیلی چیزها خودآگاه و ناخودآگاه خودم را سرزنش میکنم مهم نیست اگر زیاد هم مقصر نباشم به هرحال یک نقش کوچک پیدا میشود که داشته باشم تا بابتش خودم را سرزنش کنم من چیزهای زیادی از زندگی میخواهم که اکثرشان یک شی یا موقعیت عجیب خارجی نیستند بلکه کاملا به دست خودم حاصل میشوند انقدر خودم را سرزنش میکنم و انقدر وقت هدر میدهم تا برای سرزنش خودم خوراکی فراهم کنم که وقت نمی کنم همین کارهای ساده را انجام بدهم همین چیزهای سادهای که از زندگی میخواهم خسته ام دوست دارم تابستان بشود و آخرین واحد درسی ام را پاس کنم آن وقت بنشینم خودم را سرزنش کنم که چرا درست را خوب نخواندی چرا درست را جدی نگرفتی که دیگران جدی ات بگیرند خسته ام و هنوز لب به جزوه روانشناسی تربیتی نزدهام متاسفانه باید فردا صبح آن را امتحان بدهم البته همه اینها بی اهمیت اند به بی اهمیتی امتحان بافت شناسی که اگر میدانستم برایش هایپ نمیخوردم چیزهای مهم تری و
اشتراک گذاری در تلگرام